وقتی زن باشی دغدغههای زنانهای داری که نمیتوانی از زندگیات بیرون بیندازی!
یا شاید فکر میکنی لزومی ندارد این کار را انجام دهی.
من زنی هستم مثل تمام زنان ایرانی. مثل آنها و متفاوت از آنها، که بر خود واجب دیدم آنچه دیدهام، شنیدهام و حس کردهام را بنویسم.
کتاب «زنی که صدای انقباض موهایش را میشنید» اولین کتاب من است. نباید از کتابم تعریف کنم و بگذارم به عهدهی خودتان. ولی شمایی که میخواهی کتاب را مطالعه کنی شاید نیاز به مختصر معرفی داشته باشی. مگر نه!؟:)
این کتاب مجموعه داستانهای کوتاه فارسی است.
با بیست و چهار داستان کوتاه که اکثرا به دغدغهها و مشکلات زنان در جامعه پرداخته است. زنانی که کم نیستند، زنانی که کافیست سر بچرخانید تا یکی از آنها را کنارتان ببنید.
بعضی از آنها مشکلاتشان را مثل شمعدانهای نقره، کنار آینه، توی طاقچه خانهشان میچینند یا روی برگهای گلدان مثل کفشدوزک رهایش میکنند تا راهش را خودش پیدا کند.
بعضی زنان دیگر مشکلاتشان را فریاد میزنند. هر کدام به شیوهای که بلد هستند و یا نیستند. بعضیها لباس سیاه تن سختیها و مصائبشان میکنند و پرچم میکنند، بالا میبرند.
بعضی دیگر دست آنها را میگیرند و کنار هم قرار میدهند تا پله بسازند و از آن بالا بروند…
هر چه باشد این مشکلات هست و انکارناپذیر است. نمیشود چشم پوشید. به جای چشمپوشی باید جلوی چشم همه قرارش داد؛ مثل یک تابلوی نقاشی.
دانلود رایگان 2 داستان اول این کتاب
(PDF با حجم 900 کیلوبایت)
* * *
جزئیات بیشتر و خرید کتاب از دیجیکالا