اولینها همیشه به یاد ماندنی هستند. اولینها خاطرشان عزیز است و همیشه تو را میبرد به آن زمان که مهم بودهاست. این کتاب که معرفی میکنم از آنهاست. «چراغها را من خاموش میکنم» رمانی از «زویا پیرزاد» است و اولین کتابی است زمانی که من رو به نویسندگی آوردم خواندمش. و حتما میدانید که اینجور خواندن برای یاد گیری با خواندن برای تفریح و لذت خیلی فرق دارد. و چقدر به دلم نشست و دوستش داشتم و این دوست داشتن باعث شد چیزی از سبک و سیاق و روش نوشتن این کتاب یاد نگیرم. فکر میکنم هر کتاب را باید دو بار خواند یک بار برای لذت بردن و یک بار دیگر با دقتی شناخته، برای غور کردن در عمق.
«چراغها را من خاموش میکنم» داستان زنی تحصیلکرده و خانهدار است با سه فرزند. یک پسر و دوقلوهای دختر. زمان داستان قبل از انقلاب است این خانواده ارمنی ساکن آبادان. از زندگی روزمره و کارهای تکراری هر روزش میگوید و از روابط عاطفی خانوادهاش، تا اینکه زندگی یکنواخت کلاریس زن خانواده و راوی داستان، با حضور خانواده سیمونیان در همسایگیشان دچار دگرگونی بزرگی میشود. در اثر برخوردهای خاص و دلبرانه امیل سیمونیان، مرد جوانی که همسرش را از دست داده و دختری به نام امیلی دارد. زن عاشق این مرد همسایه میشود و فکر میکند دنیای بهتری برای او به ارمغان خواهد آورد و در موازات آن گریزی زده میشود به اوضاع سیاسی آن موقع و تفکرات اجتماعی مردم آن سالها.
این کتاب سه جایزه ادبی را به خود اختصاص داده است( جایزهی یلدا، جایزه کتاب سال و جایزهی بنیاد گلشیری) اولین بار در سال 1380 منتشر شدهاست و به زبان انگلیسی نیز ترجمه شدهاست.
متاسفانه کتاب در اختیارم نیست و نمیتوانم قسمتی از متن را اینجا بیاورم.
برای جزئیات بیشتر و خرید کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم کلیک کنید