بی‌رنگ بودن در این دنیای رنگ به رنگ

 

 

 یک طرف قضیه مرگ و طرف دیگر زندگی‌ست. راه رفتن روی این مرز نامرئی و شگفت‌انگیز.

«سوکوروتازاکی سال دوم کالج که بود از ژوئیه تا ژانویه به چیز جزء مردن فکر نمی کرد…» این شروع رمان «سوکوروتازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» است.

اسم رمان متشکل از نام شخصیت اصلی رمان «سوکورو تازاکی» اسم یکی از آهنگ‌های پیانیست معروف مجاری«سال‌های زیارتش»، «فرانتس لیست»است که نقش پررنگی در رمان دارد.

در داستان‌های «هاروکی موراکامی» موسیقی کلاسیک به نحوی حرفه‌ای، شخصیت پیدا می‌کند، نقش بازی می‌کند و همپای شخصیت‌ها و اتفاقات رمان پیش می‌رود.

داستان از این قرار است که: سوکوروتازاکی در سن سی و شش سالگی به گذشته‌اش برمی‌گردد و پانسمان زخمی قدیمی را باز می‌کند که تازه است و چه بسا خونریزی هم دارد. زخمی متعلق به شانزده سال پیش. دردی که باعث شده است سوکوروی قبلی بمیرد و فردی جدید به نام سوکورو تازاکی به دنیا بیاید. ولی هنوز با همان زخم عمیق. سوکورویی تنها، منزوی در شهری به بزرگی توکیو.

سوکورو در دوران دبیرستان در جمعی دوستانه و بسیار صمیمی، از دو دختر و دو پسر که با سوکورو پنج نفر می‌شده‌اند، بوده است. این چهار نفر هر کدام در فامیل خود یک رنگ دارند؛ دخترها سیاه و دیگری سفید. پسرها آبی و قرمز. اما سوکورو هیچ رنگی ندارد. ( اسم رمان) معنای اسم سوکورو یعنی ساختن، ساختن چیزهای قابل دیدن. سوکورو عاشق ایستگاه‌های قطار است. شغلش هم ساختن ایستگاه‌های قطار است و برای رسیدن به این آرزو تلاش بسیاری می‌کند. خودش نمی‌داند چرا ایستگاه‌ها برایش جذابیت دارند، تا حدی که ساعت‌های طولانی در ایستگاهی می نشیند و ورود و خروج قطارها و مسافرها را تماشا می‌کند و گذشت زمان را احساس نمی‌کند.

سوکورو بعد از مدتی، از این جمع صمیمانه که مثل انگشتان دست تکمیل کننده هم هستند، کنار گذاشته می‌شود، دوستانش او را طرد می‌کنند. بدون اینکه دلیل این کار را به او بگویند. این بیرون افتادگی از جمع، سوکورو را منزوی و افسرده و تنها می‌کند. سوکورو دو سال تمام با مرگ و خودکشی دست و پنجه نرم می‌کند.

«پنج ماه بعد از بازگشت به توکیو، در یک قدمی مرگ زندگی کرد. لبه‌ی پرتگاهی تاریک، جای کوچکی برای زندگی درست کرده بود-خودش بود و خودش. در نقطه‌ای خطرناک آن لبِ‌لب تلو‌تلو می‌خورد؛ اگر در خواب غلت می‌زد، ممکن بود ته این پرتگاه سقوط کند. با این حال وحشت نداشت. فقط به این فکر می‌کرد که سقوط در این پرتگاه چه قدر ساده است.

دورتا دورش تا چشم کار می‌کرد، سرزمین ناهمواری بود پوشیده از تخته سنگ، بی یک قطره آب و بی حتا یک پَر علف. بی‌رنگ، بی‌چیزی که بشود اسمش را گذاشت نور، نه خورشیدی، نه ماهی و نه ستاره‌ای. نه حسی که معلوم کند جهت چیزها کجاست. دم غروب ، گرگ و میش رازآلود و سیاهی بی‌انتهایی صرفا جا عوض می‌کرد. مرزی دورافتاده در حاشیه‌ی ادراک. در عین حال، جایی بود پر از فراوانی و وفوری غریب. هنگام گرگ و میش پرنده‌ها با منقارهایی به تیزی تیغ، هجوم می‌آوردند و بی‌رحمانه گوشت تن‌اش را می‌کندند. ولی وقتی تاریکی همه‌جا را می‌گرفت، پرنده‌ها پروازکنان دور می‌شدند و این سرزمین در سکوت، حفره‌های تن او را با چیزی دیگر، با ماده‌ای ناشناس پُر می‌کرد….»

داستان در گذشته و حال می گذرد. سوکورو تمام گذشته‌اش را برای زنی، به نام سارا بازگو می‌کند. سارا دوست سوکورو است و از او می‌خواهد که برود به دنبال دوستانش و دلیل اینکه اینگونه بی‌رحمانه و بدون دلیل دورش انداختند را بپرسد. شاید زخمش درمان شود و بتواند زندگی جدید و سالمی را شروع کند.

این واقعه داستان بود که در بالا نوشتم. اما عمق داستان در لایه‌های دیگر آن است، چیزهایی که نمی‌شود بیان کرد. حالات و احساسات و کنش‌های درونی شخصیت داستان است که با خواندن کتاب می شود درکش کرد و پی به آن برد.

داستان‌ رمان «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» چند لایه دارد. لایه‌ی بیرونی و رویی آن جمع دبیرستانی و چهار دوست سوکورو و طرد شدگی اوست و لایه درونی کشمکش‌های ذهنی و درونی سوکورو در رابطه با این اتفاق و ارتباط با دیگران است. اینکه هیچ کس با او زمان زیادی نمی‌ماند. هر کس می‌آید چند وقتی می‌ماند، بعد توضیحی می‌رود. سوکورو نمی‌داند مشکل از اوست یا دیگران! روح زخمی سوکورو او را آرام نمی‌گذارد.

داستان بین سبک رئالیسم جادویی و مدرن در رفت و آمد است. «هاروکی موراکامی» به ماوراالطبیعه، خواب و رویا دیدن توجه نشان داده است و همینطور به مرگ‌های عجیب و غریب و کشف نشدنی. به کسی که کوپن مرگ قابل انتقال دارد و… این گونه چیزهای جالب توجه در داستان کم نیست.

خرده روایت‌های داستان هم کم نیست. داستان شخصیت‌های فرعی و گذرایی که وارد می‌شوند و اثری بر سوکورو می‌گذارند و بعد غیب‌شان می‌زند، بدون اینکه دقیقا مشخص شود چرا رفتند و کجا رفتند. و این بخش‌های مبهم رمان است. شاید به دلیل سانسور بیش از حد از زبان مبدا، به این بلا دچار شده است.

 

این کتابی است که باید حتما بخوانید تا اصل داستان را درک کنید. برای کسانی که به دنبال داستان‌های چند لایه، عمیق، ذهنی و فلسفی هستند بهترین پیشنهاد است.

 

برای اطلاع از قیمت و مشخصات ظاهری و خرید کتاب اینجا کلیک کنید

 

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید