«کورت ونه گات» شگفت انگیز را باید چندین بار خواند. رمانهای عمیق و طنز آمیز و علمی و تخیلیاش را میباید در هر بار خوانش چیز تازه ای دید و کشف کرد و با دید تازهای به جهان و اتفاقاتش نظاره کرد.
زبان و طنز و نگاه مختص به خودش دارد. معناهای عمیق زندگی و مرگ و جنگ و هستی و دنیا را در قالب طنزی خاص میگنجاند. گریهآورترین فجایع و ترسناکترین حوداث و اتفاقات را لباسی از طنز میپوشاند و میگذارد جلوی روی خواننده. تصور کنید رئیس جمهور کشوری با پیژامه راه راه و گشاد ایستاده باشد پشت تریبون دولتش و کاملا به لحن و زبان جدی و حکومتی سخنرانی کند. طنزهای ونه گات این گونه است برای من. هربار با خواندنش لذت جدیدی را حس میکنم. جملهی جدیدی را کشف میکنم که حرف بزرگی را زده است و من وقت زیادی را روی آن نگذاشتهام. پس به نظرم واجب است که هر کتابش را چند بار خواند.
رمان «گهواره گربه» در مورد علم، تکنولوژی و مذهب بحث میکند و در همین حین، مسابقه تسلیحاتی و بسیاری مفاهیم دیگر را به سخره میگیرد. دانشگاه شیکاگو بعد از اینکه پایاننامه ونهگات را در سال ۱۹۷۱ رد کرد، به خاطر این کتاب به او مدرک افتخاری در رشته انسانشناسی داد.
گهوارهی گربه نوعی بازی است به آن برچینک بازی هم میگویند که کودکان با نخی که دو سرش گره خورده و بین انگشتان دو نفر دستبهدست میشود بازی میکنند. در اوایل کتاب گهوارهی گربه فلیکس هوینکر ( یکی از شخصیت های رمان و مخترع فرضی بمب اتم) را میبینیم که درست در لحظه افتادن بمب مشغول انجام این بازی است.
اتفاقات رمان در کشوری خیالی به نام سن لورنزو رخ میدهد که مذهب و آیین تخیلی و ساخته ذهن بینظیر ونه گات در آنجا ترویج دارد . مذهبی به نام باکونونیسم که نام رهبر آن باکونون است.
باکونون پیامبری دوست داشتنی است. سرگذشتی خواندنی هم در جنگ جهانی اول و سفرهایش به دور دنیا دارد. دست تقدیر او و دوستش را به جزیره ای در دریای کارائیب به نام سن لورنزو می رساند و آنها تصمیم می گیرند مدینه فاضله مورد نظرشان را در آنجا بنا کنند لذا یکی از آنها مشغول اقتصاد و حکومت و قانون شد و دیگری به مذهب پرداخت و از آنجایی که باکونون عقیده داشت جوامع خوب فقط با بسط خیر در برابر شر و با حفظ دایمی تنش میان این دو نیرو ساخته می شوند یکی از آنها رنج ظالم بودن و دیگری رنج قدیس بودن را به دوش کشیدند! کتاب این پیامبر اسفار باکونون است که شامل شعر و حکایت و جملات قصار است و با توجه به زنده بودن باکونون مدام درحال افزایش است. این کتاب مقدس با این جمله شروع می شود:
احمق نباش! کتاب را فوراً ببند! اینها چیزی نیست جز فوما.
این آیین راهگشا بر فوما یا همان دروغ های بی ضرر بنا شده است، همانگونه که این کتاب نیز! و هرکس نمی فهمد چگونه آیینی راهگشا می تواند بر دروغ بنا شده باشد، این کتاب را نخواهد فهمید.(*)
دوست داشتم متنی از کتاب را انتخاب کنم و اینجا برای نمونه قرار بدم اما در دست دوستی به امانت سپرده ام به محض باز پس گرفتن این نوشتار کامل خواهد شد.