داستانِ حسرت‌ها؛ حسرت و تأسف برای لحظات از دست رفته یا دیر شده.

مجموعه داستان «کاش به کوچه نمی‌رسیدم» سرشار از غم و بهت و حسرت دیرکردن‌هاست، یا کاشکی‌های رنگارنگ.

شامل چهارده داستان کوتاه از «محمدهاشم اکبریانی» به نام‌های: قصه‌ی گریه تمام نمی‌شود، بهت، رسیدن، نقد یک داستان، غبار ، دلی که سوخت، آرزو، بازی، کاش به کوچه نمی‌رسیدم، دلیل دیگر، بو، وحشت از سلام تنهایی، در دست توفان، همه مثل هم می‌شویم.

از اسامی داستان‌ها هم مشخص است نویسنده، شاعر است یا همان شاعر نویسنده است. شاعران خدای احساس‌اند و این حس‌ها را در همه جا روان می‌کنند. مشکلات اجتماعی مثل همان‌هایی که هر روز در روزنامه‌ها در صفحه حوداث می‌شود پیدایشان کرد با شخصیت‌های بی‌نام و نشان به این کتاب نفوذ کرده‌اند. مشخص است روح نویسنده را آزار می‌داده‌اند و باید به شکلی بیرون می‌ریخته. اگر هدف از داستان‌نویسی همین باشد که دردی را نمایان کرد، بُلد کرد، این نویسنده به خوبی از عهده‌اش برآمده است.

با خواندن این کتاب لذت خوانش داستان‌های احساسی و تأثیرگذار را می‌توانید بچشید. هر چند زیاد ماندگار نباشد.

 

شروع داستان کوتاه بو از مجموعه کاش به کوچه نمی‌رسیدم از محمد هاشم اکبریانی:

در اطراف ما شخصیت‌های تباه شده و ویرانی وجود دارند که تنها یک داستان چند صفحه‌ای قدرتش را دارد به گرمی و صمیمیت بپذیردشان. چنین افرادی، به دلیل ناهمخوانی با آدم‌ها، درخت‌ها، خیابان‌ها، موسیقی، نقاشی و حتی در و دیوار نمی‌توانند برای دیگران قابل تحمل باشند. شاید هم برعکس، این دیگران هستند که نمی‌توانند برای آن‌ها تحمل‌پذیر شوند. فرقش چیست که کدام طرف تحمل کند؟ وقتی دوسوی یک رابطه نتوانند رفتارهای‌شان را به گونه‌ای با هم تلفیق کنند که تصویر یکسانی از هستی و زندگی ارائه شود، دیگر این که کدام طرف می‌پذیرد و کدام طرف نه، اهمیتی پیدا نمی‌کند…»

 

 

برای خرید کتاب کاش به کوچه نمی رسیدم کلیک کنید

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید