«زن‌بودن چیزی چنان شگرف، درهم آمیخته، چنان پیچیده است که هیچ تعریفی موفق به تشریح آن نمی‌شود و تعریف‌های متعددی که انسان بخواهد به کار گیرد چنان ضد و نقیض هستند که فقط زن قادر به تحمل آن‌ها است.» (کیرکگارد)

«سیمون دوبووار» را  دوست خواهید داشت، وقتی این کتاب را بخوانید و اگر زن باشید. او، زبان گویای، فیلسوفانه‌ی اگزیستانسیالیستی زنان و فمنیسم است که با تحقیقاتش در مورد زن، بزرگترین موهبت را در اختیار زنان و مردان قرار داده است و آن شناخت زن است.

«جنس دوم» یک کتاب پژوهشی، تحقیقی و فلسفی است که از تعریف زن شروع می‌شود. زن را در سرنوشت، زیست‌شناسی، روانشناسی و ماتریالیسم، تاریخ و اسطوره‌ها جستجو می‌کند. جنسی که در این ادوار و موقعیت‌ها، زن شناسانده می‌شده است را از بین جنس مذکر، بیرون می‌کشد، زیر میکروسکوپ نگاه تیزبین و هوشیار خود کندوکاو می‌کند، تجزیه و تحلیل می‌کند و نتیجه را به ما با دلایل متقن ارائه می‌دهد.

«جنس دوم» یک چراغ پرفروز برای زنان است که بدانند چه بوده‌اند و از کجا و چگونه زن شده‌اند. بدانند مردان، دنیاهای مختلف، مذهب، سنت، افسانه و اسطوره‌ها چطور سرنوشت این جنس را دستخوش تغییرات مداوم کرده‌اند. دائم مثل خمیری در دست این مقولات، تغییر شکل و رویه و روحیه داده است. دائما ظلم دیده، رنج کشیده، زخمی از تمام دنیا، هنوز زن است که ناشناخته باقی مانده است.

در جلد اول جنس دوم، زن را از دیدگاه زیست‌شناسی؛ شناخت جسم و زنانگی و از دیدگاه روانشناسی و ماده‌گرایی به روان و روحیات خاص زنان می‌پردازد. در تاریخ زنان، از انسان‌های اولیه و آدم و حوا، زن را می‌بینیم تا زمان نوشتار کتاب که سال 1949-1948 بوده است؛ روندی که زنان طی کرده‌اند و برای حق و حقوق و آزادی جنگیده‌اند را می‌خوانیم. دوران پرتلاطم مبارزات زنان برای حق رای و حق آموزش و شکل‌گیری فمنیسم و بالاخره زن را در اسطوره‌های ساخت بشر می‌خوانیم.

در پایان کتاب، زنان را در ادبیات داستانی و رمان‌های چند نویسنده، نقد و بررسی می‌کند. در فصل پایانی نتیجه‌گیری کلی از زن در طی ادوار مختلف را بیان می‌کند.

«سیمون دووبوار» راه پیشرفت زنان، همپای و برابر مردان را آزادی زنان می‌داند؛ آزادی اقتصادی، اجتماعی اهمیت بالاتری دارد. زنان باید قید و بندهای جنسیتی که در طول تاریخ به خورد آنها داده شده است را دور بریزند. مانند یک انسان، نوع بشر، نه جنس دوم، نه جنس ضعیف و نه هر چیزی که مردان به آنها الصاق کرده‌اند را کنار بگذارند تا بتوانند زندگی را با عشق لمس کنند.

 

*

*

*

برای خرید کتاب جنس دوم اینجا کلیک کنید.

در صفحه 398 جنس دوم نوشته سیمون دوبووار می‌خوانیم:

«در حقیقت موقعیت زن، او را به نحوی خاص آماده می‌کند که تحت این سیما مورد ملاحظه قرار گیرد. سرنوشت فیزیولوژیک او خیلی پیچیده است؛ خود زن هم این سرنوشت را به مثابه ماجرایی غیرعادی تحمل می‌کند؛ پیکرش، بیان روشنی از خودش نیست؛ زن، خود را در آن بیگانه از خود احساس می‌کند، رشته‌ای که در فرد زندگی فیزیولوژیک و زندگی جسمانی و به عبارت بهتر روابط موجود میان جنبه احتمالی فرد و آزادی‌ئی که آن را به عهده می‌گیرد، دشوارترین معمایی است که وضع بشری متضمن آن است؛ این معما به منقلب‌کننده‌ترین نحو در زن مطرح می‌شود.

اما چیزی که راز خوانده می‌شود نه تنهایی ذهنی ضمیر است و نه راز زندگی عضوی. این کلمه در زمینه ارتباط، معنای واقعی‌اش را به خود می‌گیرد: این کلمه، به خاموشی محض، به تاریکی و شب به عدم حضور، محدود توفیق نمی‌یابد. ذکر این که زن راز است به این معنا نیست که او خاموش می‌ماند، بلکه به معنای آن است که زبانش فهمیده نمی‌شود؛ زن، حضور دارد، ولی در پس حجاب‌ها پنهان است؛ در ورای تظاهرهایی نامطمئن وجود دارد. او کیست؟ فرشته، دیو، الهام پذیرفته یا بازیگر؟ حدس زده می‌شود که یا برای این سوال‌ها جواب‌هایی وجود دارد که کشفشان غیرممکن است، یا این که هیچ‌کدام از این جواب‌ها کامل نیست، زیرا ابهامی اساسی بر زن تاثیر می‌گذارد؛ زن در دل خود برای خود نیز غیرقابل تعریف است:ابولهولی‌است.

در حقیقت، زن اگر بخواهد تصمیم بگیرد که کیست، خیلی دچار زحمت می‌شود. سوال، جوابی دربر ندارد؛ اما علت این نیست که حقیقت پنهان خیلی مواج‌تر از آن است که اجازه دهد حدودش مشخص شود: بلکه دلیلش این است که در این زمینه، حقیقتی وجود ندارد…»

*

*

*

شما هم اگر این کتاب را خوانده‌اید، نظرتان را بنویسید:)

 

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید