کتاب «در هفت آینه» (نقدوبررسی کتابهای نظری شعر کودک و نوجوان در ایران) نوشتهی «سید احمد میرزاده» که نشر طلایی در سال 1400 منتشر کرده است. این کتاب در چهار فصل تدوین شده است.
فصل اول: نگاهی به تاریخچه و سیمای کلی شعر کودکونوجوان در ایران
فصل دوم: سیمای کلی پژوهشهای شعر کودکونوجوان در ایران
فصل سوم: نقدوبررسی کتابهای نظری منتشر شده در ایران در زمینهی شعر کودکونوجوان سالهای ( 1352-1395)
فصل چهارم: تحلیل و نتیجهگیری.
پیشگفتار کتاب سه طیف از مخاطبان برای کتاب را نام میبرد: ناشرانی که برای کودکان، کتاب چاپ میکنند، خانوادههایی که برای فرزندان خود کتاب تهیه میکنند و شاعرانی که میخواهند برای کودکان شعر بگویند.
نویسنده در ادامه سوالاتی را که قرار است در این کتاب به آنها پاسخ داده شود مطرح میکنند. اما اصلیترین هدف نویسنده پاسخ به این سوال است: آیا مجموعهی کتابهای پژوهشی که در ایران در زمینهی شعر کودکونوجوان نوشته شده، توانسته است نیاز مخاطبان را برای داشتن معیارهای شفاف و همهپذیر برطرف کند؟
و اهداف فرعی نویسنده در این کتاب:
- ارائه سیمایی کلی از کارنامهی پژوهشهای شعر کودک و نوجوان.
- معرفی اساسیترین نظریهها و مباحث مطرح در پژوهشهای شعر کودک در ایران.
- بررسی روشها، منابع استدلالهای ارائه شده در کتابهای نظری شعر کودک و شناسایی نقاط قوت و ضعف این کتابها و معرفی مهمترین خلاءهای پژوهشی این عرصه به پژوهشگران شعر کودک.
کتابهای تئوری و نظری در زمینه شعر کودکونوجوان که از سال 1352 تا 1395 چاپ شده و مورد بررسی در این کتاب قرار گرفته، 11 کتاب است. مبدا پژوهشهای شعر کودک کتاب «شعر کودک در ایران» از «محمود کیانوش» است.
از عنوان کتاب (در هفت آینه) و توضیحات، نویسنده هفت رویکرد برای این بررسیها درنظر گرفتهاند: رویکرد استدلالی، استنادی، ساختاری، روشنگری، ابزارشناختی، ارتباطات میانرشتهای و مخاطبشناسی.
و در ادامه تعریفی کوتاه از رویکردهای مدنظر ارائه میدهند.
در تعاریف و منظور نویسنده از رویکردها به نظر میرسد دو تا از رویکردها همپوشانی دارند و میشود در یک رویکرد آنها را جمع کرد. در مورد رویکرد روشنگری میخوانیم: منظور از بررسی رویکرد روشنگری این است که مثالهایی که برای روشنشدن بحث استفاده شدهاند، از نظر کفایت یا زیادهازحدبودن، میزان ارتباط با بحث، قدرت قانعکنندگی و …ملاحظه شوند.
این تعریف را مقایسه کنید با تعریف و منظور از رویکرد ساختاری: که مباحث از نظر انسجام و ارتباط منطقی با یکدیگر، توازن حجم هر یک از مباحث، میزان ارتباط با موضوع اصلی، کامل یا ناقصبودن و …ارزیابی شوند. (ص 15.میرزاده)
در فصل اول (نگاهی به تاریخچه و سیمای کلی…) به تعریف شعر کودکونوجوان، کودکی و شعر کودک از نظرگاه کتابهای بررسیشده میپردازد که در آخر به این نتیجه میرسند که: شعر کودکونوجوان شعری است که برای لذّتبردن یا آموزش مخاطب غیربزرگسال، زبانی جذاب برای وی و مناسب با ویژگیهایش سروده میشود. اما کیفیت و مفهوم این عبارت تا حد زیادی مبهم است. (تعریف نویسنده محترم برای شعر کودک و نوجوان.)
در تاریخچه مختصر شعر کودکونوجوان به دو نظر میرسد که شعر کودک به قدمت تاریخ بشر میرسد و همچنین هنری معاصر است که دو نظرگاه متفاوت است و نویسنده با اظهارنکردن نظر خود عملا بیطرفی خود را اعلام میکند.
در قسمت «نخستین کسانی که در کنار شعر بزرگسالانه شعر کودک نیز گفتهاند» کل متن نقل قول از نویسندگان و کتابهای دیگر است بدون اظهارنظر خود نویسنده یا چند خط از خود در این باره. و همچنین بدون معرفی مختصر هر کدام از شاعرانی که در لابهلای متنها نامشان ذکر میشود.
در قسمت «نخستین کسانی که به طور اختصاصی برای کودکان شعر گفتند یا شاعران کودک از قدیمیترین شاعر کودک «جبارباغچهبان» شروع به معرفی مختصری میکنند تا »حمید هنرجو» و در پایان این فصل جدولی از کمیت تولیدات شاعران از سال 1357 تا 1394 در اختیار مخاطب قرار میدهند.
نخستین شاعران کودک را: جبار عسکرزداه یا همان باغچهبان، یمینی شریف، پروین دولتآبادی، محمود کیانوش معرفی میکنند. جاندادن شاعران مطرح نخستین ادبیات کودک در این لیست کوتاه و عدم معرفی آنها این قسمت کتاب را ناقص کرده است. بین جبار باغچهبان تا یمینیشریف، چندین شاعر پرآوازه داریم که به ذکر نامشان در نقلقولها اکتفا کردهاند. از جمله: ملکالشعرای صبا، ایرج میرزا، نسیم شمال، لاهوتی، دهخدا، یحیی دولتآبادی، پروین اعتصامی (احمد شاملو، نیما، فروغ فرخزاد و …) که در تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان از آنان نام برده میشود. خود ایشان نیز در صفحه 43 کتاب حاضر در معرفی کتاب تاریخ ادبیات کودکان ایران جلد 4 و 6 به این نامها، به عنوان قدیمیترین شاعران که شرححالشان در کتاب آمده است اشاره میکنند.
و در ادامه مطرحترین شاعران کودک امروز را: جعفر ابراهیمی، حسین احمدی، قیصر امینپور، علی باباجانی و …چندین شاعر دیگر از جمله خود نویسندهی محترم این کتاب سید احمدمیرزاده نیز میپردازد.
در فصل دوم به اهمیت نظریههای ادبی میپردازد و در ادامه به معرفیِ چندخطی از کتابهایی که ایشان کتابهای نظری در نقدوبررسی شعر کودکونوجوان میدانند. این کتابها را به چند دسته تقسیم میکنند:
- کتابهایی که منحصرا به شعر کودک میپردازند،
- کتابهایی که در کنار موضوعات کلیتر مثل ادبیات کودک، فصل یا صفحاتی را به شعر کودک هم پرداختهاند،
- کتابهایی که زندگینامه و تذکرهی تحلیلی شاعران مطرح کودک هستند
- و کتابهایی که دربارهی شعر کودک نیستند اما آموزش شعرسرایی برای کودکان و نوجواناناند.
با این تقسیمبندی نویسنده عملا از دایرهی هدف پژوهش حاضر خارج شده است. فقط گروه اول یعنی «کتابهایی که اختصاص به شعر کودک دارند» مثل کتاب کیانوش، یا منوچهر علیپور، خانم سلاجقه و چند کتاب دیگر در این دایره جاگرفتهاند. هر چقدر به انتهای این تقسیمبندی نزدیک میشویم ارتباط عنوان و هدف کتاب با کتابهای بررسیشده کمرنگتر میشود. تا جایی که در تقسیمبندی پایانی یعنی کتابهای آموزش شعر کودک، ارتباط چندانی با نقدوبررسی کتابهای نظری شعر کودک نمیتواند برقرار کند.
بهطورمثال نویسنده در معرفی مختصر کتاب «بوی کال سیب» از «جعفر ابراهیمی» مینویسد: در این کتاب، شاعر، چگونگیِ سرایش سیزده شعرش برای نوجوانان را شرح میدهد. کاملا مشخص است چقدر با مقولهای به نام کتابهای نظری شعر کودکونوجوان، با آن تعریفی که ارائه میشود متفاوت است. هرچند با عنوان این تقسیمبندی ( کتابهایی که به شعر کودک پرداختهاند) هماهنگی دارد. قبل از این قسمت یعنی تقسیمبندی به صورتی که ذکر کردم در مورد نظریههای ادبی و نظریهپردازی، پژوهش و اهمیت آنان میخوانیم. یا نیاز به تعریف و بیان منظور از مفهوم کتابهای نظری احساس میشود.
مبانی نظری به آن نظریهها، چارچوبها یا مدلها یا مفاهیمی گفته میشود که در پایهریزی یک طرح یا برنامه یا تحقیق مدنظر پژوهشگران یا کنشگران قرار میگیرد و به آن یا آنها استناد میشود. ( از لغت نامه دهخدا) هر تصور یا تصدیق که درک آن محتاج به فکر و نظر باشد. آنچه دریافتنش متوقف بر نظر و تحقیق است. مانند تصور نفس و عقل و تصدیق این که عالم حادث است. (در لغتنامههای مختلف)
در فصل سوم به ترتیب کتابهای نام برده شده مفصل معرفی میکند. فرضیهها و گزارههای مطرحشده در کتاب را لیست میکنند و بعد به نقد آن از هفت رویکردی که نام برده شده میپردازند. معرفی کتابها موجز و دقیق است. کلیاتی که از کتابها مطرح میکنند مهمترین مقولهها هستند. این بخش میتواند بخش ارزشمندی باشد برای محققان این حوزه برای پیداکردن کتاب موردنظر و همسو با پژوهشهایشان.
در فصل سوم نقدها در اکثر موارد استنادی، موثق و قابل تکیه است. اما گاهی در چند مورد که قابل چشمپوشی است نویسنده خود نیز دچار همان خطایی میشود که بر کتابهای موردنظر وارد میداند: «صدور حکم بدون دلیل یا دلایل قانعکننده.» به طور مثال در صفحه 206 در نقد «جستاری پیرامون شعر کودک در ایران» از «اسدالله شعبانی» دقیقا با همین رویکرد صدور نظریه با ادله قابل نقد و غیراقناعکننده، میخوانیم: «اما تمام کتابهای شعری که با زبان محاورهای برای خردسالان سروده شده، با گویش پایتخت است. بنابراین به زبان مادری کودکان ایران نیست و بعضا برایشان همان مقدار ناآشناست که شعری با کلمات سالم و زبان معیار.» هم صدور حکم بدون دلیل است هم از جانب کودکان صحبت کردن که بخشی از نقدهای ایشان بر کتابهای موردبررسی است. این جملات نیاز به استناد یا ارائه آماری در این زمینه دارد که سخن مستند و موثق باشد.
یا در صفحه 216 در مورد صنعت تشخیص: «اصولا صنعت تشخیص از همین نسبتدادنها پدید میآید و اگر قرار بود همهچیز را به علتالعلل نسبت دهیم که دیگر تشخیص در شعر کاربردی نداشت.» (حکم کلی دادن)
همپوشانی و همطرازبودن مفاهیم موردنقد در رویکرد روشنگری و رویکرد استنادی را در صفحه ی 218 آشکارا مشاهده میکنیم. تکرار آنچه در رویکرد استنادی در مورد برداشت تعاریف و توضیحات از کتاب خانم سلاجقه را در دو رویکرد مطرح کردهاند.
در نقد و بررسی کتاب «از این باغ شرقی» نوشتهی «پروین سلاجقه» در رویکرد روشنگری و زیر عنوان «ارائه مصداقها از شعر بزرگسال» چند نمونه میآورند. در نمونه دوم که مثال میزنند از شعر باغ ایرانی فرشته مولوی است. نکتهی اول شماره صفحاتی است که ارجاع داده میشود به کتاب «از این باغ شرقی» نادرست است. در صفحه 491 خانم سلاجقه به شعر آرش کمانگیر پرداخته است، نه باغ ایرانی. نکتهی بعد نقد استفاده و بررسی این شعر به عنوان مصداقی برای شعر کودکونوجوان است که نویسنده محترم کتاب حاضر اذعان میکنند این شعر را خانم سلاجقه به عنوان شعر کودکونوجوان درنظر گرفتهاند. ولی از همه نظر چه از نظر زبان، مضمون، تصاویر و سطح تخیل بزرگسالانه است. (برای این ادعا ارائهی مصداق و نمونه واجب است تا سخن ایشان مستند و قابل اعتماد باشد.) هر چند پروین سلاجقه به کودکانه یا بزرگسالانهبودن این شعر نظر قطعی ندادهاند اما ویژگیهایی را در شعر باغ ایرانی برشمردهاند که به شعر کودک و مخصوصا نوجوان نزدیک میکند. بهطورمثال کهن الگوی مادر که در ادبیات کودک بسیار اهمیت دارد. در صفحه 499 میخوانیم: اسناد خبری گم شدن مادر یکی از موضوعهای مرتبط با دغدغههای کودکونوجوان است که در آثار هنری متعدد: شعر، داستان، نمایش، کارتون و … از آن استفاده میشود. یا مفاخرهی کودکانه که در اشعار کودکانه کاربرد زیادی دارد در شعر باغ ایرانی به وفور دیده میشود. ( اما آسمان مادر من آفتابی است.)
در مخاطبشناسی شعر باغ ایرانی، خانم سلاجقه نکاتی را ذکر میکنند. در صفحه ی 500 میخوانیم: «به کارگیری زبان ساده، صمیمی و عاطفی آن را به قلمرو شعر معاصر وارد میکند. این شعر بلند قراردادهای کلیشهای و تثبیتشده در شعر کودک را نادیده گرفته و از امکان سرودن در شکلهای تازهتر سخن میگوید.» (پس به نظر ایشان این شعر قطعا کودکانه یا نوجوانانه نیست.)
یا در صفحه ی 505 میخوانیم: «اینکه این منظومه چقدر میتواند با کودکان و نوجوانان وطن ارتباط برقرار نماید، مسئلهای است که میتواند مورد بحثوآزمایش قرار گیرد…»
خانم سلاجقه در معرفی این اشعار در صفحه 472 مینویسند: «ویژگی خاص این منظومهها، آنها را به نوعی شعر چندجانبه برای طیف گستردهای از مخاطبان و به نوعی ادبیات بدون مرز تبدیل کرده است. این منظومهها هر یک در جای خود نمایانگر چهرهی جهانی هستند که همهی مخاطبان بدون توجه به مرزهای سنی، جزئی از آناند.»
اما ویژگیهایی که باعث شده است خانم سلاجقه این اشعار را در کتاب مرتبط با شعر کودک و نوجوان بررسی کند خود در ادامه برمیشمارد: «حضور زبان کودکانه و نوجوانانه، انتخاب عناصر مربوط به شعر کودک و نوجوان کاملا هدفمند و در جهت اهداف زیبایی شناسانه. روایت غنی در این اشعار. زبان عامیانه و فرهگ فولکلور، بیان اندیشههای اجتماعی هنرمند در قالب زبان نسبتا کودکانه که شیوهای روایی دارد.» (ص 473.سلاجقه)
پس ایشان به طور قطع و یقین به کودکانه و یا نوجوانانهبودن این اشعار اعتقاد ندارند.
در شعر آرش کمانگیر هم به اعتبار شکل روایی به ادبیات کودک و نوجوان راهیافته است که خانم سلاجقه در صفحه 489 ذکر میکنند.
اینکه خود سرایندگان ادعا کردهاند این اشعار را برای کودکان نسرودهاند دلیل قانعکنندهای نمیتواند باشد که آن را از حوزهی کودکونوجوان خارج کنیم. در ادبیات داستانی نیز کتابهایی هستند که برای کودکان نوشته نشدهاند ولی کودکان آنها را تصاحب کردهاند. چون پسندیدهاند و با ذائقهشان، دغدغههایشان در موقعیتی خاص، سازگار بوده است. یکی از تعریفها برای ادبیات کودک چیست؟ همین است که آنچه کودکان آن را بپسندند و بخوانند.
و همچنین در ادامهی بحث رویکرد روشنگری در کتاب «در هفت آینه» به مصادیق شعرهایی در قسمت منظومههای اجتماعی در شعر کودکونوجوان کتاب خانم سلاجقه به مواردی برمیخوریم که قابل بررسی است.
آقای میرزاده گرامی، منظومههای بررسیشده که شامل شعر پریا، بارون از احمد شاملو است یا شعر به علی گفت مادرش روزی…از فروغ فرخزاد را با حکمی کلی شعر بزرگسالانه میدانند و میگویند هرچند زبان صمیمی و محاورهای داشته باشند. در این مورد، فارغ از خصوصیات و ویژگیهایی که از خانم سلاجقه در مورد این اشعار ذکر کردیم، نویسنده؛ جناب میرزادهی گرامی، خود پاسخ نقدهای خود را داده است. در صفحه 161 در هفت آینه، فقدان معیار برای تشخیص شعر کودک و نوجوان را دلیل بهخطارفتن نویسنده میداند.
فصل چهارم قابل استنادترین بخش کتاب است که بسیار مفید و کاربردی در ادبیات کودک و شعر کودکان و نوجوانان خواهد بود. ارائه آمار دقیق و مدون در جدولها و آمارهای قابلاستناد در مورد شاعران، شعر کودک و … این فصل از بهترین و موفقترین مباحث این کتاب است که به تحلیل و نتیجهگیری مباحث مطرحشده میپردازند. هرچند موجز است اما به نظر بنده کافی است و در پایان، نمایه و منابع کامل و دقیقی دارد.
در کل، این کتاب در مباحث شعر کودک و نوع خود جایگاهی در ادبیات کودک کسب خواهد کرد و البته جایگاه کمی هم نخواهد بود.
نقاط قوت این کتاب را اینگونه یافتم:
ایجاز: در بحثها به حد مناسبی ایجار را رعایت کردهاند و از طول و تفصیل مباحث غیرضروری و حاشیهای پرهیز کردهاند.
روشمند بودن: این کتاب چون تنها کتاب در این زمینه است، نمیشود با کتابهای مشابه در این زمینه مقایسه کرد اما بهشدّت قاعدهمند و روشمند است. این نقطهقوت این کار است که نظم و ترتیب منطقی مطالب ارائه شده کاملا مشهود است.
دقتنظر و باریکبینی نویسنده در بررسی کتابها قابل توجه است که جزئیترین مسائل بهسادگی نگذشتهاند.
تحقیق علمی و مستند ارائه میدهد و با ارائه آمار، مخصوصا در فصل پایانی هیچ شکوشبههای باقی نمیگذارد.
به نظر من کتاب و نویسنده تا حدودی به هدف اصلی که پاسخگو بودن به نیاز مخاطبان برای داشتن معیارهایی شفاف و همهپذیر بود رسیده است. در حدی که کتابهای موردبررسی را موشکافی کرده و قضاوت را به عهدهی مخاطب بگذارد.
.
.
.
پ.ن: شما هم اگر این کتاب را خواندهاید نظر بدهید.
کپی با ذکر منبع یا نام نویسنده (افروز جهاندیده) مجاز است.
ممنونم که خواندید. 🙂