داستان اپیزودیک چیست؟

 

اپیزودیک یعنی چه؟

چه داستانی را اپیزودیک می‌گویند؟

اینجا به‌طورمختصر درباره داستان اپیزودیک خواهید خواند.

.

اپیزود (Episode) واژه‌ای است که در علوم و هنرها کاربرد دارد و جایگاهی قابل توجه به خود اختصاص داده است. اپیزود در سینما، موسیقی، اقتصاد، ادبیات و …

ما اینجا درباره‌ی ادبیات سخن می‌گوییم.

اپیزود در ساده‌ترین معنی خود یعنی بخش و قسمتی از یک کل. بخشی معنادار، مستقل و کامل در دل یک وجود کامل دیگر است.

 

یک رمان یا مجموعه داستان را در نظر بگیرید که با خواندنش متوجه ارتباطی قوی، پایدار و مشخص بین داستان‌های آن می‌شوید. یا رمان‌هایی که به صورت چندگانه‌ای از یک نویسنده منتشر می‌شود. این ارتباط می‌تواند در مکان، زمان، موضوع و مضمون، شخصیت ثابت باشد که در سایر داستان‌های مجموعه یا رمان نیز وجود دارد و ثابت است، تکرار می‌شود اما هربار در حادثه‌ای، موقعیتی، مکانی متفاوت با اعمالی متفاوت.

بهترین نمونه یا شاید اولین نمونه برای داستان اپیزودیک را «طوطی نامه» یا «هزارویک شب» می‌دانند. فرم روایی «هزارویک شب» شخصیت‌هایی ثابت در مکانی ثابت و مشترک هستند که با داستان‌های متفاوتی در طول کتاب درهم آمیخته است. اما هر قسمت یا اپیزود آن نیز می‌تواند مستقل از سایرین یا کل باشد و هم می تواند در کنار سایر اپیزودها باشد. پس استقلال هر بخش باید حفظ شود.

چه چیزی استقلال به یک داستان می‌بخشد؟

یا چه چیزی داستان را کامل می‌کند؟

بله، پیرنگ! در داستان‌های اپیزودیک ما پیرنگ در پیرنگ داریم. پیرنگ اول یا کلی، همان پیرنگی است که از اول تا انتهای مجموعه را دربرمی‌گیرد و پیرنگ دوم که آن را پیرنگ درونی می‌نامیم، پیرنگ یک اپیزود یا قسمت از داستان اصلی است. به پیرنگ اول، پیرنگ بیرونی می‌گویند. به طور مثال اگر در داستانی پیرنگ بیرونی خانه- دور از خانه – بازگشت به خانه است، پیرنگ درونی می‌تواند عین همین پیرنگ باشد یا برعکس آن. اما اهمیت آن در وجود مستقل و رسمی آن است که به تنهایی و خارج از کل مجموعه نیز استقلال و هویت خودش را حفظ کرده باشد. برای درک بهتر پیرنگ در پیرنگ چند دایره هم‌مرکز را در تصور کنید. دایره در دایره که نقطه‌ای در مرکز دایره وجود دارد و دلیل اتصال این دایره‌ها به همدیگر است یا حول محور آن نقطه‌ی مرکزی وجود یافته‌اند.

.

در مورد پیرنگ و طرح داستان اینجا بخوانید.

.

.

 

پیرنگ اپیزودیک وقتی با پیرنگ‌های دیگر ترکیب می‌شود تغییر شکل می‌دهد و اشکال دیگری می‌پذیرد، ولی همچنان اپیزودیک است. به‌طورمثال وقتی با پیرنگ فزاینده ترکیب شود، تبدیل به پیرنگ اپیزودیک رشته مرواریدی می‌شود.

پیرنگ رشته‌مرواریدی چیست؟ به این صورت که با پیش‌رفتن داستان و پیرنگ، واقعه‌ای، شخصیتی، به پیرنگ اپیزود موردنظر اضافه می‌شود و آن را افزایش می‌دهد. به‌طورمثال شخصیتی تازه به داستان در قسمت جدید وارد می‌شود. یا مکانی متفاوت از آنچه در اپیزودهای قبل وجود داشته در کنار مکان اصلی اضافه می‌شود. همه‌ی این فزاینده‌ها باید در مسیر خط اصلی داستان باشد و از آن منحرف نشود.

داستان‌های اپیزودیک معاصر به گونه‌ای است که خط ارتباطی اپیزودها کمرنگ است، با سختی قابل تشخیص است یا مضمون و موضوع این ارتباط را برقرار کرده است. پس وقتی صحبت از داستان ایپزودیک شد، حرف از داستان‌هایی به صورت سریالی است. مانند سریال‌های تلویزیونی و سینمایی که نمونه‌ای کاملا مشخص از معنای ایپزودیک هستند.

.

نمونه‌ای از داستان‌های اپیزودیکی که می‌توانم نام ببرم «عزاداران بَیَل» از غلامحسین ساعدی، «نون حرف اول اسمش بود» از حافظ خیاوی، «سگ و زمستان بلند» از شهرنوش پارسی پور و …

شما هم اگر داستان اپیزودیک خوانده‌اید در نظرگاه بنویسید. 🙂

اگر سوالی دارید، بپرسید.

 

 

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید