«مردم»
مردم شنیدهاند،
مردم شنیدهاند و گریختهاند:
یک کلمه را
یک سرود شاد را،
مردم شنیدهاند،
مردم شنیدهاند و گریختهاند.
تنها گریستهام:
یک ستاره را،
یک ماه را،
و یک آفتاب را،
در درههای سبز،
تنها گریستهام.
مردم شنیدهاند،
مردم شنیدهاند و گریختهاند،
گیتی دیوانه است.
فریاد میزند که من دیوانهام.
اشیاء دیوانهاند.
فریاد میزنند که ما دیوانهایم.
و تو،
دیوانهای،
با چشمهای خود،
با دستهای خود،
فریاد میزنی که من دیوانهام.
و من دیوانهام.
ما دیوانهایم.
با هم سرودهایم ما:
یک کلمه را،
یک عشق را،
و یک مرگ را،
باهم سرودهایم.
مردم دیوانه نیستند.
آنها شنیدهاند و گریختهاند.
شعر: رضا براهنی