مجموعه داستان «تازه عروس» نوشته «آلبا دسس پدس»، نویسنده کوبایی‌تبار، است.
این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه اوست که شامل؛‌ دفترچه‌ پس‌انداز، دخترک‌ ساده‌لوح‌، عاشق‌ و معشوِ، تازه‌ عروس‌، خداحافظی‌، شال‌ خاکستری‌، دوچرخه‌ قرمز، یکشنبه‌، درس‌، بوی‌ دود، دیوار دبیرستان‌ و سرخی‌ غروب‌ است.

این کتاب را سال قبل خوانده‌ام. سبک نگارش آلبا دسس پدس را بسیار دوست داشتم. ساده و روان و زنده می‌نویسد. حس لذتی که از داستان انتظار داریم را به خوبی به خواننده منتقل می‌کند. بعضی از داستان‌ها را که می‌خواندم و تمام می‌کردم، دلم می‌خواست از لذّت و هیجان جیغ بکشم: وای خدایا عالی بود، عالی!

این که چطور این نویسنده، این‌طور می‌نویسد خودش یک جادوگری است. و من به شخصه آرزو دارم مثل او بنویسم.

خیلی متاسفم که این کتاب را ندارم تا قسمت مورد علاقه‌ام را با شما به اشتراک بگذارم. این قسمت ذیل را که می‌خوانید از سایت فیدیبو گرفته شده است.

 

 

در بخشی از کتاب «تازه عروس» می‌خوانیم:

«ماریا نگاهی سطحی به اطراف خود افکند. بوی تند سیگار برگ و شراب که در آن محل بسته، روی دیوارها باقی مانده بود، به او حالی کرد که پا به محلی گذاشته که فقط مردان اجازه دارند داخلش شوند. جایی مناسب عادات آن‌ها. برای همین معذب شد و کنار اجاق نشست.
دیگران، بدون آن‌که از او دعوتی کرده باشند، پشت میز نشستند. جووانی لیوان‌ها را کنار زد، ورق‌های پخش شده را دسته کرد و شروع کرد با لهجه محلی خودشان به صحبت با پدر و برادرانش. ماریا، فقط چند کلمه‌ای را این‌جا و آن‌جا، از آن لهجه درک می‌کرد. آن نوع لهجه که از گلو در می‌آمد و بس سریع صحبت می‌شد برای او، درست مثل یک زبان خارجی، غیرقابل فهم بود. فقط این را درک می‌کرد که صحبت جووانی در باره آن هیجده ماه اخیر نبود، در باره ازدواج آن‌ها نبود، اصلاً به او اشاره‌ای نشده بود. و از آن‌جا که او را تنها به حال خود رها کرده بود، می‌ترسید که مبادا او را هم مثل خاطرات دوران خدمت وظیفه و زبان ایتالیایی، فراموش کرده باشد.
با خود می‌گفت: «من دارم وسط این چهار مرد چه کار می‌کنم؟».

 

 

 

برای خرید کتاب تازه عروس کلیک کنید 

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید