داستان بلند با رمان چه تفاوتی دارد؟

 

 در این نوشتار به تفاوت‌ها و شباهت‌های داستان‌کوتاه، داستان‌بلند و رمان به طور مختصر می‌پردازیم.

*

داستان کوتاه و رمان را همه می‌شناسیم.

اما داستان بلند چیست؟

داستانِ بلند، داستانی است که نه داستان کوتاه است نه رمان!  از نظر ساختار و حجم و هم از نظر پلات و معنا، بین، یا حدّ وسطِ بینِ داستانِ کوتاه و رمان است. اتصالی باریک، ناپایدار و معناداری به داستانِ کوتاه از یک سو و از سویی دیگر به رمان دارد.

تفاوت‌ها و شباهت‌های داستان بلند با رمان و داستان کوتاه در چیست؟

در معنا و مفهوم:

داستانِ بلند، مانند داستان کوتاه، معنا و مضمون فشرده دارد. اما مانند رمان اجازه‌ی گسترش این معنا از همه‌ی جوانب را ندارد. پس ایجاز در داستان بلند اصل مهمی است که باید توجه شود. داستان بلند نویس می‌باید موجز و فشرده، معانی داستانش را انتقال دهد.

در شخصیت‌پردازی:

در داستان بلند مانند داستان کوتاه، شخصیت‌ها از نظر تعدد نمی‌توانند زیاد باشند. اما این قانون نیست. می‌توانید شخصیت‌های زیادی داشته باشید. ولی فرصت خودنمایی، همه‌جانبه‌نگری به تمام شخصیت‌ها را نخواهید داشت. مانند داستان کوتاه، یک شخصیتِ اصلی را در یک خطِ داستانی پیش می‌بریم و شخصیت‌های دیگر فرعی هستند و چندان به آنها پرداخته نمی‌شود.

نقش شخصیت‌های فرعی، کمک به بلوغ رسیدن معنا و مفهوم داستان و شخصیتِ اصلی است تا آنچه قرار است مخاطب بداند را در اختیارش گذاشته باشیم.

داستان کوتاه و همچنین داستان بلند، بیشتر از اینکه شخصیت‌محور باشد، حادثه و اتفاق‌محور است. چون شخصیت‌پردازی کامل و بی‌نقص نیاز به فرصت بازنمایی دارد. به دلیل محدودیت حجمی که در داستان بلند داریم، امکان آن وجود ندارد. یا شخصیت ناقص می‌شود و تک‌بعدی می‌شود و در حد تیپ می‌ماند . پس اگر در داستان بلند به حادثه توجه بیشتری داشته باشید بی‌راه نرفته‌اید.

برعکس در رمان شخصیت‌های زیادی می‌توانند وارد شوند و خودی نشان دهند. رمان‌نویس ممکن است چندین شخصیت اصلی داشته‌باشد و این اشخاص را موازی با هم یا در کنار هم در داستان نگه دارد و پیش ببرد.

داستان بلند، مانند رمان می‌تواند شخصیت‌پردازی کند، به شخصیت بُعد بدهد. اما نه تا آن حدی که در رمان هست. چرا؟ چون رمان طولانی‌تر است فرصت کافی وجود دارد که با جزئی‌نگری، با توصیفِ صحنه و موقعیتِ شخصیت، نمود تصویری و واضح‌تری از شخصیت ارائه دهد. شخصیت در رمان پیچیدگی بیشتری دارد تا در داستان کوتاه و بلند. در داستان بلند باید به سرعت داستان را پیشبرد. همچنین به سرعت شخصیت را معرفی کرد، به سرعت کنش و واکنش‌ها را نشان داد.

توجه داشته باشید به سرعت، به این معنا است که فرصت تصویرسازی، توصیفِ جزئیات کمتری نسبت به رمان در اختیار دارید. این به این معنا نیست که داستان بلند، نیاز به تصویرسازی و توصیف و جزئی‌نگری ندارد. به این معناست که اگر در رمان، تمام صحنه‌های حساس را می‌شود تصویرسازی کرد، در داستان بلند، فقط نصف یا کمتر از نصف این موقعیت‌ها را می‌توانید تصویری نشان دهید. وگرنه داستانی که توصیف و تصویر نداشته باشد از حالت داستانی خارج می‌شود. تبدیل به طرح داستانی، خاطره، گزارش و…می‌شود.

خرده‌روایت‌ها:

خرده روایت چیست؟

خرده‎‌روایت‌ها همان روایت‌های کوتاهی هستند که در بین خط داستانی اصلی گنجانده می‌شوند. هدف از خرده‌روایت‌ها کمک به درک بهتر معنا و مفهوم داستان اصلی یا کمک به شناساندن شخصیت اصلی یا …است.

کوتاهی‌ و بلندی خرده‌روایت‌های داستانی در داستان بلند و کوتاه و رمان متفاوت است. در رمان، دست نویسنده باز است که خرده‌روایتی را در یک فصل یا چند فصل ادامه دهد. یا چندین خرده‌روایت در رمان داشته باشد. در داستان بلند، خرده‌روایت هم از نظر تعدد هم از نظر طول کم و کوتاه هستند. خرده‌روایت در داستان بلند می‌تواند نباشد و لطمه‌ای هم به اصل داستان نخورد یا نیازی به وجود آنها احساس نشود. یا می‌تواند باشد اما صرفا به صورت محدود، کوتاه و بسط‌نیافته، در جهت معنا و شخصیت داستان به کار برده شود.

-از نظر دیالوگ:

دیالوگ گفتگوهای شخصیت‌های داستان است.

در داستان کوتاه و بلند ایجاز اصل مهم دیالوگ نیز است. دیالوگ در حد امکان باید کوتاه باشد. به صورتی که اگر آن را حذف کنیم از اصل داستان چیزی کم شده باشد. یعنی دیالوگ طوری بنویسم که بودش اصل مهمی در داستان باشد و نبودش فقدان یک قسمت از پازل داستانی مان.

در رمان اما ایجاز دیالوگ به اهمیتی که در داستان است، نیست. رمان می‌تواند با دیالوگ لحن و لهجه، شخصیت و موقعیت را برساند و در کنار آن به پیشبرد داستان کمک کرده باشد. اما نبود آنها لطمه‌ی چندانی هم به رمان نمی زند.

داستان بلند و کوتاه دیالوگ جز خط اصلی داستانی هستند. قسمتی از واقعیت داستان در دیالوگ گنجانده می شود. نقشی که یک دیالوگ در داستان بلند و کوتاه ایفا می کند همسنگ با صحنه ای در داستان است که در چند صفحه روایت می شود.

*

*

داستان بلند تقریبا از نظر کیفی، خصوصیت‌هایش با ناولت و رمان کوتاه مشابه است، یعنی این نوع داستان‌ها بعضی از مختصات و کیفیات داستان کوتاه و رمان را توأم دارد.

نمونه‌ی داستان بلند ایرانی که همه خوانده‌ایم «بوف کور» است.

نمونه‌ی رمانی که خصوصیات بارز و بی‌عیب و نقص رمان را داشته باشد و همه خوانده باشیم «دن کیشوت» است.

نمونه داستان کوتاه هم زیاد! تا دلتان بخواهد. مثل داستان‌های جلال آل احمد، صادق چوبک و …

*

*

*

اگر ویژگی جا انداخته‌ام شما در کامنت‌ها بنویسید 🙂

 

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

این پست دارای 3 نظر است

  1. حامد نوروزی

    سلام و وقت بخیر. مطالب بسیار مفید بود. سوالی داشتم… من یک مجموعه داستان کوتاه و یک داستان بلند نوشتم که میخوام به چاپ برسونم. در مطالب شما با واژه جشنواره آشنا شدم. ممنون میشم راهنماییم کنید که برای شرکت در جشنواره باید چه کار کنم.

    1. افروز جهاندیده

      سلام دوست من!
      خوشحالم مطالب مفید بوده.
      جشنواره‌ها معمولا فراخوان عمومی می‌دهند و در فضای مجازی منتشر می کنند. دنبال کردن صفحات ادبی و صفحاتی که جشنواره ها را تبلیغ می کنند یا به اشتراک می گذارند کمک می کند به موقع اطلاع کسب کنید. یا راه ساده تر: جشنواره را در گوگل کنید. مثلا هر از چند هفته توی گوگل سرچ بزنید: جشنواره داستان کوتاه. ارسال داستان به جشنواره.
      با آرزوی موفقیت برای شما
      بدرود

      1. حامد نوروزی

        ممنونم

دیدگاهتان را بنویسید