«در جامعه ی ما هر آدمی که در مراسم خاکسپاری مادرش نگرید خودش را در معرض این خطر می آورد که محکوم به مرگ شود.»

این نقل قولی است از پیشگفتار کتاب «بیگانه» اثر «آلبر کامو» . کتابی که هر کسی که نخوانده باید بخواند و هر کس که خوانده بارها و بارها باید بخواند. من چند بار خوانده ام و هر چند بار حظّ برده ام. فلسفه ی البرکامو را دوست دارم و اکثر کتاب هایی که نظرات شخصی او درباره دنیا و آدم هاست را خوانده ام و می خوانم. هر چند آن چنان که باید و شاید درک روشنی نمی توانم از گفته هایش داشته باشم و این از کاهلی من است.

برای معرفی شخصیت رمان نه چندان بلند بیگانه به نقل نظرات امیر جلال الدین اعلم در مورد مورسو شخصیت بیگانه بسنده می کنم چون به روشن ترین و زیباترین وجه ممکن توضیح داده شده است.

 

«…قهرمان کتاب محکوم می شود زیر در بازی همگانی شرکت نمی کند. بدین معنی او با جامعه ای که در آن می زید بیگانه است. در حاشیه ، در کناره ی زندگی خصوصی، منزوی، و لذت جویانه پرسه می زند. برای همین است که برخی خوانندگان وسوسه شده اند که او را انسانی وازده بشمرند. ولی اگر آدم از خودش بپرسد که موروس از چه باره در بازی همگانی شرکت نمی کند، تصوری دقیقتر از منش او، یا به هر حال تصویری سازوارتر با نیت های نویسنده اش حاصل می کند. پاسخش ساده است: مورسو از دورغ گفتن سر باز می زند. دورغ گفتن نه تنها آن است که چیزی را که راست نیست بگوئیم. بلکه همچنین و به ویژه آن است که چیزی را راست تر از آنچه هست بگوئیم و در مورد دل انسان بیشتر از آنچه احساس می کنیم بگوئیم. این کاری است که همه مان هر روز می کنیم تا زندگی را ساده گردانیم. مورسو به خلاف آنچه می نماید ، نمی خواهد زندگی را ساده گرداند. موروسو می گوید که او چیست، از گنده جلوه دادن احساس هایش سر باز می زند و جامعه بی درنگ احساس خطر می کند مثلا از او می خواهند که بنا بر ضابطه ی متعارف بگوید از جرمش پشیمان است. پاسخ می دهد که در این باره بیشتر احساس دلخوری می کند تا پشیمانی حقیقی و همین تفاوت مختصر محکومش می کند.

پس به دیده ی من موروسو آدمی وازده نیست، بلکه انسانی است بیچاره و عریان و دلباخته خورشیدی که سایه به جا نمی گذارد. مورسو نه همان بی بهره از حساسیت نیست  بلکه اشتیاقی ژرف ژرف از آن رو که خاموش است به او جان می بخشد. اشتیاق به مطلق و راستی. این راستی هنوز منفی است، راستی بودن و راستی احساس کردن، ولی بدون آ« هیچ فتحی بر خود و جهان هرکز شدنی نیست.

بنابراین، ادمی چندان بر خطا نیست که در بیگانه سرگذشت انسانی را بخواند که بدون هیچ نگرش قهرمانانه می پذیرد که جانش را بر سر راستی بگذارد…»

 

 

 

برای جزئیات بیشتر و خرید این کتاب فوق العاده کلیک کنید

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید