رمانی کوتاه از مارکز
«در همان شب، به اتفاق هم در یک نمایش روباز شرکت کرده بودند که علیرغم بارش باران، قطع نشده بود. سرهنگ به اتفاق همسرش و پسرشان آگوستین که در…
«در همان شب، به اتفاق هم در یک نمایش روباز شرکت کرده بودند که علیرغم بارش باران، قطع نشده بود. سرهنگ به اتفاق همسرش و پسرشان آگوستین که در…
آدمی تشنهی عشق است. بی عشق میمیرد. درونش پژمرده میشود و سینهاش مثل تراشهای میخشکد. (ماه پنهان است – صفحه ۱۱۰) داستان این کتاب درباره اشغال شهر کوچکی در…