پیتزای سرد
خودش را در آینه قدی کمد برانداز کرد. چرخی زد. مانتو کوتاه و کمر باریک، با کمربند پهن که اولین بار پوشیده بود را نگاه کرد. موهایش را روی پیشانیاش…
خودش را در آینه قدی کمد برانداز کرد. چرخی زد. مانتو کوتاه و کمر باریک، با کمربند پهن که اولین بار پوشیده بود را نگاه کرد. موهایش را روی پیشانیاش…
در را که باز کنی، پا روی گل های قالیِ گردویی، که بگذاری؛ اولین چیزی که به چشمت میخورد، بادکنکهای آویزان به در بالایی کمد دیواری است؛ ترکیده یا…