وقتی دنبال زندگی تازه‌ای باشی، شاید به هر نشانه و دست‌آویزی پناه ببری و مسیر زندگی‌ات تغییر کند. رمان «زندگی نو» از این نوع کتاب‌هاست. این کتاب از سریعترین کتاب‌های پرفروش تاریخ ترکیه بوده‌است و همچنان فروش خوبی دارد. بازار زندگی نو همچنان رونق دارد. چیزی که هر انسانی در جستجوی آن است تا از روزمرگی‌ها خودش را نجات بدهد.

 

شخصیت اصلی، عثمان، اولین بار «کتاب» را در سلف دانشگاه می‌بیند، زمانی که دختری به نام «جانان» کتاب را برای چند لحظه روی میز او می‌گذارد. او بعداً کتاب را در یک بساط کتابفروشی خریداری می‌کند و از خواندن آن بسیار هیجان‌زده می‌شود چرا که جستجوی یک زندگی جدید را وعده می‌دهد. جانان عثمان را به معشوق خود «محمد» معرفی می‌کند که کتاب را خوانده‌است و به جهان توصیف شده در کتاب راه یافته‌است. عثمان که از اینجا به بعد دلباخته جانان شده‌است، شاهد تیر خوردن محمد در ایستگاه اتوبوس است. اما محمد به طرز مرموزی ناپدید می‌شود و نمی‌توان او را در هیچ بیمارستانی پیدا کرد. در ادامه سفرهایی در اتوبوس‌های سورئال در جستجوی محمد آغاز می‌شود. یکی از اتوبوس‌ها دچار یک تصادف جاده‌ای می‌شود که باعث مرگ و میر مسافران می‌شود، اما آن‌ها زنده می‌مانند، کیف پول‌ها و هویت دو مسافر مرده را به دست می‌آورند. آنها سفر را ادامه می‌دهند و با «دکتر نارین»، پدر محمد روبرو می‌شوند. به نظر می‌رسد که او جاسوس‌ها را فرستاده تا جاسوسی پسرش را بکنند و دیگر خوانندگان کتاب را قتل‌عام کنند. جانان خود را ناپدید می‌کند و عثمان سفرهای اتوبوسی خشن‌تری را ادامه می‌دهد. بعدها عنوان می‌شود که یکی از دوستان راه‌آهنی پدر عثمان، به نام «عمو رفقی» ممکن است در واقع نویسنده‌ی کتاب باشد.

 

 

 

یک بند از کتاب زندگی نو نوشته‌ی اورهان پاموک را بخوانیم:

 

به خود گفتم خیلی چیزهاست که هنوز کشف نفهمیده‌ام. ذهنم، مثل رستوران‌هایی که در سفرهای شبانه از اتوبوس پیاده می‌شدیم و در آن‌ها سوپ می‌خوردیم، هم برق می‌زد، هم درهم و برهم بود. افکارِ خسته مثل کامیون‌های خواب‌آلود و شبح مانند که از جلو رستورانی در نقطه‌ی تلاقی‌ای نامشخص می‌گذرند، آه و ناله‌کنان دنده عوض می‌کردند و از آشفتگی ذهنم می‌گذشتند و می‌رفتند و صدای نفس‌های دختر رویاهایم را می‌شنیدم که درست پشت سرم در خواب بود و خواب یکی دیگر را می‌دید.

کنارش دراز بکش و بغلش کن، بعد از این همه با هم بودن، تن‌ها همدیگر را می‌خواهند! این دکتر نارین دیگر کیست؟ طاقت نیاوردم و همان‌طور که برگشته بودم و پاهای قشنگش را نگاه می‌کردم به یاد دارم که برادرها، برادرها، آن بیرون، در سکوت شب توطئه می‌چینند و منتظر منند. پروانه‌ای که از درون آن سکوت بیرون تراویده بود در اطراف لامپ چراغ می‌گشت و با درد گردهایش را می‌ریخت. او را تا وقتی که هر دو در آتش بسوزید، ببوس و ببوس…»

 

«اورهان پاموک» از مشهورترین نویسندگان معاصر ترکیه است. آثارش به زبان‌های متعددی ترجمه شده‌اند و بارها در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های سال جهان قرار گرفته‌اند.

 

 

 

برای جزئیات بیشتر و خرید کتاب زندگی نو کلیک کنید

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید