چرا و چگونه عامه‌پسند؟

 رمان عامه پسند؟

 

عامه‌پسند به چه داستان و رمان‌هایی گفته می‌شود؟

 

عامه پسند بخشی از ادبیات است که در مقابل ادبیات اندیشه و فضیلت‌مند می‌آید. ادبیاتی که چندان توجهی به آن نمی‌شود و ادبیاتی‌ها آن را جدی نمی‌گیرند، هر رمان ضعیفی را عامه‌پسند و فاقد ارزش ادبی می‌دانند و پس می‌رانند.

 

 

 

 

اما چرا رمان‌های عامه‌پسند بیشتر از ادبیات حرفه‌ای و اندیشه، طرفدار دارد؟

چرا شمارگان و فروش این رمان‌ها چند برابر رمان‌های ادبی است؟

 

 

 

 

 

رمان‌های عامه‌پسند یک سری ویژگی‌های مشترک دارند:

 

تکنیک و اصول‌ داستان‌نویسی در آن‌ها کم است، یا اصلا به کار برده نمی‌شود.

روایت‌ها ساده، لحن و زبان ساده، حوداث باورناپذیر است.

شخصیت‌ها تک‌بعدی و گاهی فقط در حد تیپ هستند.

زبان و لحن همه‌ی شخصیت‌ها یکی است و تغییر نمی‌کند.

نویسنده به جای همه‌ی شخصیت‌ها حرف می‌زند.

شخصیت‌ها مانند قصه‌های کلاسیک سیاه یا سفید هستند.

محتوا، اکثرا تقابل عشق و عقل، یا خیر و شر است. درست مانند قصه‌های باستانی و کلاسیک.

این داستان‌ها، با تحریک احساسات و عواطف خواننده قصد تاثیرگذاری دارد، نه با به فکر واداشتن.

پایان همه‌ی رمان‌های عامه‌پسند خوش است. درست مطابق سلیقه مخاطب.

این رمان‌ها تاریخ مصرف دارند و زود فراموش می‌شوند. رغبتی در خواننده برای دوباره خوانی وجود ندارد و دلیلی هم برای آن به دست نمی‌آورد.

خالی از مفاهیم و مضامین والا و فرازمینی هستند و بیشتر به دغدغه‌های عاطفی و سطح پایین و عینی  می‌پردازند.

اکثر مضامین تکرار مکررات و کلیشه‌ای است. مثل عشق.

بار محتوایی سنگین با خود ندارند و موضوع و تم داستان را در سطح نگه می‌دارند.

مناسب قشر کم حوصله است که فهم و حوصله‌ی حرف‌های فلسفی، روانشناسانه، قلمبه سلمبه و پیچیده را ندارند. قصدشان از خواندن وقت گذارنی و سرگرمی و پرت کردن حواس‌شان از دنیای واقعی‌شان است. نیازها و دغدغه‌های متعالی و والا ندارند. در بند همین نیازها و احساسات سطحی انسانی هستند که در وجود خود حس می‌کنند و در رمان‌های عامه‌پسند دنبال شخصیتی که با آن همذات‌پنداری کنند.

نثر رمان‌های عامه‌پسند به صورتی است که خواننده نیازی به تفکر و تعمق برای دریافت مضمون ندارد. اطناب جز مشترک همه رمان‌های قطور عامه‌پسند است که می‌شود همان حرف‌ها را در یک چهارم آن کتاب نوشت.

اما چرا! چون مخاطب این رمان‌ها ذهن تنبل و آماده‌خوری است که نویسنده همه چیز را لقمه می‌کند و می‌گذارد در دهانش. حتی برای او می‌جود و خواننده کتاب فقط باید قورت بدهد. یک حرکت بلع ساده با هضم سریع!

خواننده تلاشی در جهت دریافت ندارد. نیاز نیست دنبال معنی کلمه‌ای که در کتاب خوانده، بگردد. چون کلمات ساده فهم هستند.

دنبال هیچ مفهومی، نیازی نیست کتاب را ببندد و به فکر فرو برود. چون هیچ محتوای این شکلی ندارد. نیازی نیست مثلا این فکر فلسفی و روانشناسی را سرچ کند که مثلا چرا این رفتار شخصیت خاص این شکلی بود و با سرنخ‌های به دست آمده از زندگی شخصیت به کشف تازه‌ای در داستان دست پیدا کند.

 

چون همه زندگی شخصیت‌های رمان‌های عامه‌پسند عین کف دست، رو و ساده و در معرض دید مخاطب است.

چرا؟ چون یک بعد بیشتر ندارد. همین عکسی است که در رمان از او می‌بینیم. نه آدم واقعی است که هزاران بعد داشته باشد. می‌شود گفت شخصیت‌های رمان‌های عامه‌پسند بیشتر شبیه تصویر تک‌بعدی نقاشی شده و ناشیانه‌ای هستند که نویسنده قسمتی که نیاز دارد را کشیده است.

داستان ها چند لایه نیستند. یک ورق بیشتر نیست. یک درگیری و دغدغه بیشتر نیست. یک فکر و هدف بیشتر نیست.

 

 

اما تاثیر مثبتی که می شود از این نوع ادبیات انتظار داشت:

اکثر نوجوانان و جوانان با همین رمان‌ها کتابخوان می‌شوند و به سمت ادبیات کشیده می‌شوند. بعضی از آنها در همان سطح می‌مانند و بعضی دیگر وقتی حس می‌کنند دیگر این رمان‌ها نمی‌تواند پاسخگوی نیازشان باشد، سراغ کتاب‌های محتوایی و ادبی می‌روند و این کمک می‌کند به باسوادتر شدن جامعه.

رمان عامه‌پسند، کتابخانه و میز تحریر نوجوانان، مخصوصا دختران دبیرستانی را پر می‌کند و نقش بسزایی در تزریق اعتقادات و باورهای موجود در خود را دارد.

نوجوان‌ها با تاثیرپذیری از این رمان‌ها، خودشان را جای شخصیت رمان می‌گذارند و سعی می‌کنند مانند او رفتار کنند، تا عاقبت به خیر شوند یا به هدفی که دارند برسند.

پس محتوای این رمان‌ها، زندگی قشر آسیب پذیری مثل نوجوانان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌باید در چاپ این کتاب‌ها فیلترهای قوی‌تری به کار گرفته شود.

 

 چرا ترکیب «عامه‌پسند» برای این رمان‌ها انتخاب شده؟!

به نظر می‌رسد عامه‌پسند عنوان مناسبی برای این رمان‌ها نباشد. عامه‌پسند یعنی همه می‌پسندند. همه یعنی مردم، کتابخوان‌ها.

پس چرا جمعیت قابل توجهی از این مردم، این نوع رمان‌ها را تقبیح می‌کنند و ساده لوحانه و سطحی می‌نامند؟

این قشر اکثرا باسواد و روشنفکر با بی‌توجهی به این نوع قدرتمند ژانر و نوع ادبیات سعی دارند چه هدفی را دنبال کنند؟!

آیا صرفا با نادیده گرفتن این ادبیات، سعی در بهبود کیفیت آنها دارند؟

یا باید برای تعالی کیفیت آنها دست به نقد و نظر بزنیم؟

 

 

 

 

 

 

 

*منتظر سوال یا نظرتان هستم

نظر شما ارزشمند است.

 

افروز جهاندیده

در این سایت معرفی کتاب می‌خوانید، جزوه‌های درسی و سوالات امتحانی را می‌توانید دانلود کنید.

دیدگاهتان را بنویسید